حزب اسلامی همواره از تفاهم بینالافغانی بدون وساطت و وصایت اجانب حمایت كرده و حمایت میكند.اگر حكومت كابل بهگونه جدی و با استقلال كامل وارد چنین مذاكراتی شود و مقامات امریكایی موانع ایجاد نكنند؛ ما وارد مذاكره خواهیم شد
متولد 1326 است. سیاستمداری كه بیشتر با عنوان جنگ سالار و همواره مبارز و مخالف میشناسندش. در سال 1971 به جمعیت اسلامی افغانستان به رهبری برهان الدین ربانی پیوست اما چهار سال پس از این تاریخ با جدایی از ربانی، حزب اسلامی افغانستان را بنا گذاشت.
گلبدین حكمتیار در چند دهه اخیر همواره در جامه مخالف دولت مركزی در افغانستان فرورفته است. او هم با محمد داوودخان، نخستین رییسجمهور افغانستان و هم با حكومت سوسیالیستی حزب دموكراتیك خلق مخالف بود. هم دولت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی را برنتابید و هم با حكومت طالبان نساخت.
پس از حمله امریكا و متحدانش به افغانستان و روی كار آمدن دولت حامد كرزی باز هم حكمتیار نخواست با دولت مركزی در افغانستان كنار بیاید. وی در تمام این سالها هم مخالف بود و هم حامی مذاكره. در جریان جنگهایی كه با دولتهای مختلف در بازههای زمانی مختلف هم داشته باز از نشستن پشت میز مذاكره سرباز نزده است.
وی در دهه 90، دو دوره نخست وزیر افغانستان هم بوده است اما این حضورهای سیاسی وی در ساختار قدرت در افغانستان چندان دوام نداشته است.
حكمتیار در انتخابات ریاستجمهوری ۱۳۹۳ افغانستان طرفداران خود را به شركت در انتخابات دعوت كرده و بهطور تلویحی از قطبالدین هلال (معاون سابق خود) حمایت كرد اما هلال فقط 2/7 درصد آرا را كسب كرد. حزب اسلامی حكمتیار پس از انتخابات نیز مذاكراتی با دولت افغانستان برای پایان جنگ داشته است. در شرایطی كه اشرف غنی احمدزی و عبدالله در نتیجه واپسین انتخابات در افغانستان قدرت را تقسیم كرده و با وجود اختلافهای سیاسی فراوان تاكنون در كنار هم باقی ماندهاند، حكمتیار در گفتگوی اختصاصی با (اعتماد) تاكید میكند كه تنها در شرایطی وارد مذاكره با دولت خواهد شد كه نیروهای خارجی از افغانستان بیرون رفته و دولت مركزی رویه مصالحه و مذاكره با مخالفان خود را به طور جدی دنبال كند.
سوال: ارزیابی شما از انتخابات اخیر ریاستجمهوری در افغانستان با توجه به نحوه توافق دو كاندیدا و تشكیل دولت وحدت ملی چیست؟ از نظر شما چالشهای عمدهیی كه این دولت با آن مواجه خواهد بود كدامها است؟
انتخابات در صورتی میتواند به حل بحران كمك كند كه شفاف، آزاد و بدون مداخلههای بیرونی بوده و در شرایطی برگزار شود كه آزادی و استقلال كشور و حاكمیت ملی ملت تامین باشد. در غیر آن نه مشكل ملت و كشور با بازیهای مكروه انتخابات جعلی و قلابی حل میشود و نه مشكل اشغالگران. جنگ، بیامنی، فقر، حكومت فاسد و دست نشانده اجانب، حضور نیروهای بیگانه و مداخلات بیرونی در امور داخلی كشور ما مشكلاتیاند كه با این نوع انتخابات هرگز حل نخواهد شد.
انتخاباتی كه نتیجه آن در سفارتهای كشورهای خارجی رقم میخورد چه ارزشی خواهد داشت؟!! امریكاییها انتخابات ریاست جمهوری را به نحوی مهندسی كرده بودند كه نتیجه آن در سفارت امریكا و توسط سفیر امریكا در كابل تعیین شود و نتایجش مطابق میل آنان باشد. بدون شك انتخابات در حالت اشغال كشور توسط نیروهای بیرونی نمیتواند غیر از این باشد. به حكومتی كه ملت ما نه بلكه دیگران به آن ضرورت داشتند از طریق این انتخابات ساختند.
مقامات امریكایی قبل از برگزاری انتخابات اعلان كرده بودند كه حكومت آینده بدون درنگ و تاخیر پیمان امنیتی میان واشنگتن و كابل را امضا خواهد كرد!! دیدیم كه نخستین كار این حكومت ایتلافی و در نخستین روزكاریاش امضای این وثیقه ننگین بود.
سوال: آیا آمادگی دارید با دولت برآمده از این انتخابات وارد گفتوگوی سیاسی برای ورود به حاكمیت شوید؟ شرایط شما برای ورود رسمی وعلنی به روند آشتی و مصالح ملی چیست؟
حزب اسلامی همواره از تفاهم بینالافغانی بدون وساطت و وصایت اجانب حمایت كرده و حمایت میكند. اگر حكومت كابل بهگونه جدی و با استقلال كامل وارد چنین مذاكرات شود و مقامات امریكایی موانع ایجاد نكنند ما وارد مذاكره خواهیم شد. هدف ما از مذاكرات جستوجوی راههای حل بحران، آزادی كشور، خروج نیروهای بیرونی، خاتمه جنگ و تامین صلح پایداراست نه چیزی دیگر. شرایط ما همینها هستند. در این رابطه مذاكرات ابتدایی و حتی پیشرفتهایی در آن نیز داشتیم، ولی دیده میشود كه امریكاییها با روند مذاكرات بینالافغانی به ونه مستقل و بدون وصایت و قیمومیت مباشر آنها موافق نیستند. وضعیت از یكسو و اظهارات مقامات امریكایی و مسوولان حكومت كابل از سوی دیگر نشاندهنده آن است كه تشكیل كابینه جدید با اشكال و بن و بست مواجه شده، یك جناح خواهان آن است كه باوجود ناكامی در انتخابات؛ پستهای كلیدی دولت مثل گذشته در اختیارش باشد، مقامات امریكایی نیز سعی میكنند حضور گروههای جنگطلب دلخواه آنان در كابینه پررنگ باشد و از ورود افراد و جناحهای غیرمطلوبشان به كابینه مانع شوند، ائتلاف تحمیلی نیز مانع تصرف مستقلانه رییسجمهور در رابطه تشكیل كابینه قابل قبول برای همه یا اكثریت جناحهای مطرح میشود، فیصله نهایی در این مورد نیز بار دیگر به مقامات امریكایی محول خواهد شد.
سوال: حزب اسلامی تحت مدیریت جنابعالی یكی از بزرگترین و منسجمترین احزاب اسلامی افغانستان طی چند دهه اخیر بوده است اما اكنون به نظر میرسد به چند بخش تقسیم شده و یكپارچگی خود را از دست داده است، این موضوع را باید بخشی از مدیریت شما برای حضور در همه صحنهها دانست یا اختلافنظر میان اعضای حزب عامل ایجاد این وضعیت شده است؟ آیا امكان انسجام مجدد حزب اسلامی را میدهید؟
نیروهای بیرونی و دشمنان كشور و مردم ما حضور احزاب نیرومند و افغانستان شمول را مانعی بزرگ در راه رسیدن به اهدافشان میگیرند، سعی میكنند احزاب مستقل و اسلامی را تضعیف و با مشكل تجزیه و تشتت مواجه كنند و در عوض آنها گروههای كوچك محلی و قومی و مشتمل بر افراد وابسته و بیگانه از ملت را رشد دهند. با خروج نیروهای اشغالگر این مشكل به زودی حل خواهد شد و بساط گروههای كوچك محلی و قومی برچیده خواهد شد، حزب با تمامی مشكلاتی كه در این چند دهه با آن مواجه بود؛ حضور نیرومند، متحد و فعال خود را حفظ كرده، به نحوی كه مطمئنیم پس از خروج نیروهای اجنبی هیچ گروهی با حزب برابری نخواهد كرد.
سوال: ادامه حضور یا ترك افغانستان توسط نیروهای ناتو و امریكا مدتهاست مطرح و عنوان میشود در این تردیدی نیست كه این حضور ظرف سالهای گذشته توانسته دولت را در مقابل مخالفان مسلح حفظ و موجب شكلگیری نیروهای امنیتی افغان شده است، ارزیابی شما از این موضوع چیست. آیا آنها واقعا قصد ترك افغانستان را دارند یا از آن تنها به عنوان ابزاری برای چانهزنی با دولت افغانستان استفاده میكنند؟ آیا میتوان ارتباطی میان ادامه این حضور با سایر اهداف منطقهیی امریكا و ناتو برقرار كرد؟
نیروهای ناتو و امریكا هیچ بدیل و انتخابی دیگر جز خاتمه اشغال و بیرون رفت از افغانستان ندارند، برخی برگشتند؛ دیگران نیز بیرون خواهند رفت، فشار پنتاگون آنان را وادار به ماندن كرده، اوباما میخواست تا پایان سال 2014 تمامی نیروهای امریكایی را از افغانستان خارج و به امریكا برگرداند؛ اما فشار پنتاگون او را نیز به تغییر موضع وادار كرد، میدانید كه تصمیم این جنگها و دوام و پایان آن به شركتهای بزرگ مخصوصا شركتهای سلاح سازی درامریكا برمیگردد، آنهایی كه ابر رسانههای امریكایی را نیز در اختیار دارند و ژنرالها نیز در خدمت آنان، این تصمیم در گرو آنهاست كه چه كسی را بر اریكه قدرت در قصر سفید بنشانند، جمهوری خواه یا دموكرات را، جنگ طلب یا مخالف جنگ را. تمامی فتنههایی كه در منطقه ایجاد شده، چه در این منطقه، چه در عراق و اطراف آن و در افریقا عامل اصلی آن حضور نیروهای بیگانه در این مناطق است، عجیب است كه برخی از زمامداران كشورهای اسلامی این حقیقت را درك نمی كنند.
سوال: آیا نیروهای امنیتی افغانستان بدون حضور خارجیها قادر به تامین صلح و مقابله با گروههای مخالف هستند؟
هرگز نه، این نیروها نه از لحاظ روحیه و مورال در موقعیت قابل اعتنا هستند و نه از لحاظ توانمندیهای رزمی و نظامی، پرسنل آن از سوی امریكا و بریتانیا انتخاب و استخدام و غرض جنگ با هموطنان شان تربیت شدهاند، اگر چند روزی معاش شان معطل شود، با سلاح دست داشتهشان فرار میكنند و به مخالفین میپیوندند.
سوال: آقای كرزی از امضای پیمان امنیتی با امریكا خودداری و آن را منوط به تعهد امریكا برای برقراری صلح با طالبان كرد. نقش امریكا را در فرآیند صلح میان دولت افغانستان و سایر گروههای مخالف چگونه میبینید؟اصولا ارزیابی شما از آینده صلح میان دولت افغانستان و گروههای مخالف چیست؟
تصمیم صلح و جنگ كاملاً در دست امریكاییها است، عملكرد امریكاییها در رابطه با تشكیل حكومت ائتلافی و اصرار بر اعطا پستهای مهم دولتی، به ویژه در نیروهای امنیتی؛ به گروههای جنگ طلب؛ نشانه آن است كه امریكا قصد ادامه جنگ را دارد.
سوال: امضای پیمان امنیتی امریكا با افغانستان به نوعی پیش شرط ادامه حمایتهای اقتصادی و نظامی كشورهای كمككننده به افغانستان شده است، با توجه به كمبودها و نیازهای افغانستان در شرایط فعلی موضع شما در قبال امضای این پیمان چیست؟
افغانستانیها در مجموع به استثنای عده قلیلی پیمان امنیتی با امریكا را پیمان ننگین و مترادف وثیقه اشغال دایمی افغانستان خوانده، با حضور نیروهای بیگانه، اعطای پایگاههای نظامی به آنها، عملیات نظامی این نیروها در كشور، مصونیت قضائی به جنایتكاران جنگی شان، رفت و آمد بدون ویزای سربازان و انتقال بدون مجوز سلاح و مهمات جنگی و دخول و خروج قطعات نظامی شان، دستگیری افغانها، مداخلات شان در امور داخلی كشورما،... شدیداً مخالفاند.
مشروط ساختن حمایتهای اقتصادی و نظامی كشورهای كمككننده به افغانستان به امضای پیمان امنیتی، مخالفت لوی جرگه با امضای غیرمشروط این پیمان و خودداری كرزی از امضای آن به وضوح نشان میدهد كه امریكا با استفاده از تمامی اهرمهای فشار امضای این پیمان را بر ارگنشینان تحمیل كرده است.
سوال: تعریف و نگاه شما نسبت به آنچه به عنوان افراطگرایی از آن در منطقه یاد میشود چیست؟ با علم به اینكه حداقل در افغانستان نقطه آغاز شكلگیری این پدیده در مقابل نیروهای خارجی در سالهای گذشته نبوده است چه عواملی را در ایجاد و توسعه این جریان موثر میدانید؟
افراطگرایی عوامل درونی و بیرونی دارد، در برخی از موارد استخبارات نیروهایی كه جنگها را بر این منطقه تحمیل كردهاند عامل و فاعل این پدیدهاند، در برخی دیگر این پدیده عكسالعملی طبیعی در برابر تجاوز و ظلم و ستم است.
سوال: آیا رابطهیی از نظر هدفگذاری یا كار مشترك میان شما و طالبان وجود دارد؟ آیا مسیری كه طالبان در پیش گرفتهاند مورد تایید شماست؟
ما با طالبان هیچ ارتباط و هماهنگیای نداریم و میان اهداف و سیاستهای ما و آنان تفاوتهای زیادی وجود دارد.
سوال: نگاه شما نسبت به گروه القاعده و گروههای مشابه دیگر از جمله داعش چیست؟ میدانید كه نشانههایی هرچند اولیه از تمایل داعش به حضور در افغانستان مشاهده شده است آیا در صورت حضور در قدرت اجازه فعالیت به این قبیل گروهها را در خاك افغانستان میدهید؟
تا زمانی كه نیروهای استعماری در منطقه حضور دارند و مصرند بر سیاست و اقتصاد كشورهای منطقه اثرگذار باشند؛ در عكسالعمل به آن گروههای شبیه القاعده و دولت اسلامی عمل خواهند كرد.
از سوی دولت اسلامی خطری متوجه افغانستان نیست، اگر لازم است كشوری احساس خطر كند، افغانستان نه بلكه همسایههای عراق و سوریه؛ مخصوصاً كشورهایی خواهند بود كه ستمگرانه و قوم گرایانه عمل میكنند و اقلیتهای قومی و مذهبی را از تمامی حقوق انسانی شان محروم كردهاند.
سوال: چه جایگاه و نقشی را در بخشهای مختلف اداره جامعه برای زنان قایل هستید؟ آیا آمادگی دارید نقش زنان در جامعه را بدون هیچگونه محدودیتی بپذیرید؟
میخواهیم اسلام به مفهوم واقعی كلمه در تمامی ابعاد زندگی ما حاكم باشد، حقوق مرد و زن و جایگاه هر یكی در جامعه در روشنی آموزههای اسلامی تعیین شود، برای زن همان جایگاه و نقشی شایسته، امتیازی و بلندی را خواهانیم كه اسلام برای زن در جامعه تعیین و تضمین میكند، اسلام در خیلی از موارد امتیازاتی به زن داده كه نه تنها او را در جایگاه بلندی قرار داده بلكه بیش از هر دین، مكتب و مذهب به او امتیاز داده است.
سوال: نگاه شما نسبت به بخشی از دستاوردهای دوره اخیر در افغانستان نظیر توجه به حقوق بشر، آزادیهای فردی، توسعه رسانههای جمعی، آزادی فعالیت احزاب و جریانات سیاسی و مواردی از این قبیل چیست؟
اشغال كشور به دست نیروهای امریكایی و موتلفینش بلاهایی بر سر كشور و ملت ما آورد كه جبران آن در كوتاهمدت اگر محال نباشد بیشك دشوار است، ارزشهای دینی و ملی ما را به سختی صدمه زد، بدترین و مفسدترین اداره را بر كشور ما مسلط كرد، مفسدین و بیگانه پرستان را بر اریكه قدرت نشاند، بیش از 170 هزار افغان را به شهادت رساندند، فساد، دین ستیزی، فرار از ارزشهای اخلاقی، بدمعاشی، اعتیاد به مواد مخدر، برخی ارمغانهای اشغالگران به ملت هستند، شعارهای حقوق بشر، آزادیهای فردی، توسعه رسانههای جمعی، آزادی فعالیت احزاب و جریانات سیاسی... همه شعارهای میانتهی و فریبندهاند. كسی آن را دستاورد خواهد خواند كه معنی حقیقی آزادی و حقوق بشر را نشناخته و لذتش را نچشیده. اشغال و آزادی، تجاوز و حقوق انسانی؛ مفاهیمی متضادند كه تلفیق آنها نادرست و خلاف واقع است.
سوال: از نظر شما راهحل مناسب برای خاتمه بحران فعلی در افغانستان و برقراری ثبات در كشور چیست؟
از نظر هر افغانستانی آزادیخواه؛ راهحل یگانه خاتمه بحران كنونی و برقراری ثبات در كشور عبارت است از: خروج بلاقید و شرط و كامل نیروهای خارجی، تفاهم صادقانه بین الافغانی بدون وساطت نیروهای اجنبی، تغییر در قانون اساسی و قانون انتخابات، برگزاری انتخابات عادلانه، آزاد و شفاف، تعهد تمامی گروههای افغانستانی به احترام به رای مردم، عدم استمداد از نیروهای خارجی و عدم توسل به سلاح، غرض رسیدن به قدرت.
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/3040